توقع ها هم میتواند انسان را بالا بکشد، هم می تواند به قعر ببرد. توقع داریم تا توقع. مثلا این که از خودم توقع داشته باشم که انسان خوبی باشم، توقع خوب و به جایی است. البته خب باید واقع نگر بود و جوانب امر را به خوبی سنجید. یعنی تا آن جا که می شود.

اما توقع انسان از انسان واقعا چیز بدی است. با عرض معذرت، مزخرف است. آدم را به زمین می‌زند. از دست شان کاری بر نمی آید و فقط معطلت می کنند. پس اصلا و تحت هیچ عنوانی نباید از کسی چیزی خواست.

گویند روزی پیغمبر (ص) به صحابه فرمود کیست که یک خصلت را برای من به عهده بگیرد تا من بهشت را برای او تعهد کنم. یکی از یاران پیش دستی کرد. حضرت به او فرمود از کسی چیزی مخواه. می گویند آن صحابی بارها ترکۀ اسب راندنش از دست می افتاد، خود از اسب پایین می آمد و آن را بر می داشت ولی از کسی چیزی نمی خواست. [از کتاب بامداد اسلام دکتر زرین کوب] یعنی این کف نفس از خواهش و توقع از دیگران آن قدر با ارزش است که جزایش بهشت است.

گویا حدیثی از امام صادق (ع) هست که می فرمایند: أروَحُ الرَوح، الیأسُ مِن النّاس. از این بالاتر؟

نمی دانم چرا هیچ وقت این نصایح را به کار نمی بندم.